Quantcast
Channel: شعرهای سعدی و فردوسی
Browsing all 22 articles
Browse latest View live

رماتیسم

کشیشی در اتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست.مردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی از کشیش پرسید:پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟کشیش هم موعظه را...

View Article



قرعه کشی الاغ

چاک از یک مزرعه ‌دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار . قرار شد که مزرعه‌ دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد . اما روز بعد مزرعه ‌دار سراغ چاک آمد و گفت : « متأسفم جوون . خبر بدی برات دارم . الاغه...

View Article

تست

مسئول تست کردن شراب های يک شرابسازی می ميرد، مدير کارخانه شرابسازی دنبال يک مسئول تست ديگر می گردد تا استخدام کند.يک فرد مست با لباس ژنده و پاره برای گرفتن شغل درخواست می دهد ...مدير کارخانه فکر می کند...

View Article

Article 6

روزي خوکي نزد گاو ماده مزرعه ميرود و با اندوه و ياس فراوان به گاو ميگويد : "ميتونم يک سوالي را ازت بپرسم ، اما خواهش ميکنم که رک و بي پرده پاسخم را بده . بهت قول ميدهم که از پاسخت ناراحت نشم . " گاو با...

View Article

روش درست سوال پرسیدن

در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد:«فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟»ماکس جواب می دهد: «چرا از کشیش نمی پرسی؟»جک نزد کشیش می رود و می پرسد:«جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا...

View Article


زن نجیب

همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود. وقتی ظلم شوهر و ما...لیات سنگینی که باعث بدبختی مردم شده بود،را مشاهده کرد . اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات رو کم کنه ولی شوهرش از این کار سرباز...

View Article

معنی عشق

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد...در راه با یک ماشین تصادف کرد و اسیب دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین در مانگاه رساندند.پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان کردند.سپس به او...

View Article

پسرهوشیار

یه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه :خانوم معلم من باید برم کلاس سوممعلمش با تعجب میپرسه برای چی ؟اونم میگه :آخه خواهر من کلاس سومه اما من از اون بیشتر میدونم و باهوش ترمتوی زنگ تفریح معلمه به مدیر مدرسه...

View Article


Article 1

شماره ناشناسناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟-بله ،شما؟-من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم .... -------شماره ناشناس بعدی :-دوست پسر داری؟-نه نه اصلا-من دوست پسرتم ......واقعا که...

View Article


سلامت جامعه

بزرگی  به دهی سفر کرد.زنی که مجذوب سخنان او شده بود از او خواست تا مهمان وی باشد.بزرگ پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.کدخدای دهکده هراسان خود را به ان بزرگوار رسانید و گفت :«این زن، هرزه است به...

View Article

فراموش کردن اصل

مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد : « در کیسه ها چه داری». او می گوید « شن» .مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز...

View Article

دقت و مشتری

بخش پونتياك شركت خودروسازي جنرال موتورز شكايتي را از يك مشتري با اين مضمون دريافت كرد: «اين دومين باري است كه برايتان مي نويسم و براي اين كه بار قبل پاسخي نداده ايد، گلايه اي ندارم ؛ چراكه موضوع از نظر...

View Article

سهام

روزی یکی از بزرگان وال استریت جلوی درب بازار بورس جلوی یک پسر بچه واکسی ایستاد تا کفشهاش رو واکس بزنه. پسرک در حالی که در حال واکس زدن کفشها بود رو به تریدر کرد و گفت:_ آقا! شما یکی از کسانی هستید که...

View Article


جشن تولد تاثیر گذار

هرگز آن روز را که مادرم مجبورم کرد به جشن تولد دوستم بروم، فراموش نمی کنم. من در کلاس سوم خانم بلاک در ویرچیتای تگزاس بودم و آن روز دعوتنامه فقیرانه ای را که با دست نوشته شده بود، به خانه بردم و گفتم:...

View Article

پند لقمان

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.  اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی ! سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه...

View Article


تجربه

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند.لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست .بالای سرش را نگاه کرد . تعدادی میمون را دید که کلاه ها...

View Article

لحظه ها را با تو بودن

مردی مقابل گل فروشی ایستاد.او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود . وقتی از گل فروشی خارج شد ٬ دختر جوانی را دید که در کنار در نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک...

View Article


پیراهن خوشبختی

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: "نصف قلمرو پادشاهی‌ام را به کسی می‌دهم که بتواند مرا معالجه کند".تمام آدم‌های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست.تنها یکی...

View Article

پوسیدم

گاهی لازمه ادم گریه کنه نه به خاطر ضعیف بودن  بلکه به خاطر یه مدت زیاد قوی بودن پوسیدم از رنج درونم

View Article

فضل خدا

فضل خدا را ، که تواند شمار کرد؟ یاکیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟ بحر آفرید و بر و درختان و آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد اجزای خاک مرده ، به تاثیر آفتاب بستان میوه و چمن و لاله زار کرد ابر...

View Article
Browsing all 22 articles
Browse latest View live




Latest Images